عروج

مشخصات بلاگ
عروج

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زینب» ثبت شده است

قلم و سکوت باهم شکسته

و دست دوستان گرفته

درب خانه ها زده

آیا کسی هست راه بانو ادامه

دهد تاکی فقط مدرک پشت مدرک گرفته

اما زکاتش را نداده قلیلی بیدار شده

وآمده و دیدند چقدر غافل بوده

و چه دردها هست که

تا زهرایی نشده

و صبر زینبی نداشته

هیچ تجربه ی موفق خداپسندانه

حاصل نمیشه...

پ.ن:

معبودا رضای شما مهمه ن کثیری که نشر دنیا ندیده و پز سربازشون نداده

سپاس از نویسندگان قیامت که پیش ترها چراغ راه بودن و تلنگر زده...



منطق زینبی این بود

که نامحرم صدایش را نشنوند

اما برای دفاع از ولایت باید کوبنده سخنرانی می کرد...


دلش را ناجوانمردانه شکنجه دادن
و تا توانستن مانع راهش شدن
 و بر مشکلاتش افزودن

او مانده بود و یک دل تکه تکه شده 
که گر برای نوازش به آن دست کشیده
صدای ریختن تکه های آن دل شکسته 
عرش و فرش را ممکن بود به لرزه درآورده
چشمانش بارانی شده بود آهسته 
زانوها را در بغل گرفته تا یک عالمه آه سرداده

ناگهان به در و دیوارنگاهی کرده 
خجالت کشید زیر لب چیزی زمزمه 
قربان صبوریت بانوی پهلو شکسته

تمام وجودم به فدای حسین تشنه لبت 
هستی ام به فدای دل سوخته ی  زینب باصلابتت
و اینجا بود که باز از سرگرفت سوختن در راه اهل بیت...