گر عاجزانه دربرابرت خم شوم
و سر بر زمین بگذارم
و خود را تنها روسیاهی بدانم
که در برابر قادری مهربان و بی همتا می نشیند
که ذکر هر کدام از صفاتت بیشتر شیفته اش می کند
نه تنها وقت نماز بلکه دائما به سجده
می افتادم و مشتاقانه محو عشق بازی می شدم
ای یگانه معبود مهربانم
اما چه کنم که هنوز هم
نه تنها قدر جوانیم را نمی دانم
بلکه به غیر تو دل می بندم و مشغول می شوم!؟...
د.ن:
یاکریم هر آن ما را محکم بغل کن تا همیشه گرم شما باشیم...