عروج

مشخصات بلاگ
عروج

خدایا نمی دانم چرا تو کتم نمی رود که

که اولین وظیفه ام  اصلاح خودمه

نه دیگران...




تا  عیب و بدی خودم  را نبینم
خوب نشدم...

مدرک پشت مدرک گرفته

بدون اینکه ذره ای درک کرده...


درعجبم معبودا!

چرا وقتی گریانه

یادت کرده اما وقتی خندانه

انگار ن انگار خالقی داشته...


تا آینه دستمانه چرا حتی نگاهش نکرده

اما وقتی شکست آن وقت قدرش دانسته

و حیف گفته...

وقتی بوده قدر ندانسته وفقط حاشیه و آزار داده

تا شکسته شده...

 چرا نمی اندیشیم شاید فردا نبوده؟...


دربرابر خدا زانو بزن

و مدد بخواه تا مشکلت حل شود

نه در برابر مشکلات زانو بزنی

و یا پیش کس و ناکس گردن کج کنی...


با غرور

دو دستی روح

را به پرتگاه انداخته...



در شیب های تند زندگی

درمانده و ناامید نمی شود

صاحب همت بلند...


نمک بر دل اشباع شده از خنجر

ظاهرا کم بوده که حالا با نگاه یخی باید بشکند...


این نیز می گذرد چرا که نمی توان

بوی عطر گلی را که له نمودن

از فضا هم محو کنن...




گاهی وقتها ترجیح داده
بیشتر اندیشیده تا حرف زده

اگه جلو اشتباهات با دور اندیشی نگیریم
و فقط گاهی شعارکی سر دهیم
آنها جلویمان می ایستند و  سدمعبر خواهند کرد...

پ.ن:
خدایا مددی تا طرح های منتهی به قربت اجرا...